- змеиться (II) (нсв)
- فعل wind(past: wound ; past participle: wound)ـ(vt. & vi.) پیچیدن، کوک کردن، باد خورده کردن، در معرض باد گذاردن، از نفس انداختن، خسته کردن یا شدن، از نفس افتادن، پیچاندن، پیچ دان، کوک کردن (ساعت و غیره)، انحناء، انحنا یافتن، حلقه زدن، چرخاندن، باد، نفخ، نفس
Русско-персидский словарь. 2009.